بسم الله الرحمن الرّحیم جناب آقای دکتر سعد الرّفیعیدام مجده سلام علیکم و رحمه الله چندین سال است در ماه مبارک رمضان هر شب برنامه «الحوار الصّریح بعد التراویح» را از شبکه المستقلّه پیگیری می کنم. اوّلین آشنائی و ارادت من به شما دو سال قبل بود که مناظره شما با شیخ عرعور را دیدم، که در اواخر ماه مبارک رمضان به جهت حرف ناصحیحی که شیخ عرعور در ردّ «لعن» به عنوان اصلی قرآنی مطرح نمود منجرّ به تعطیلی مناظره شد، چه که نشانگر شکست عظیمی برای آنان بود.امسال که مناظره با شرکت آقایان سید علی الأمین و سید حسن الحسینی آغاز شد، شبهای اوّل بسیار بیرونق بود، که داشتم از دیدن آن منصرف می شدم؛ لکن شبی که اوّلین حضور شما بود خوشحال شدم و برایتان دعا کردم. الحقّ که با جدّیّت قابل تحسینی از اعتقادات شیعی دفاع میکنید. چند نکته به نظرم میرسد که میتواند در بحث های آینده مورد استفاده قرار گیرد: 1. آقایان اهل سنّت- و منجمله سید حسن حسینی و دکتر محمد هاشمی- بارها آیاتی را که به طور عامّ در مدح صحابه رسول اللهصلی الله علیه و آله وارد شده است میخوانند و به آن تمسّک میکنند. و البتّه صحیح است که این عمومات شامل تمامی صحابه میگردد. لکن آیات مربوط به منافقان، و منجمله آیه مبارکه «وَ مِمَّنْ حَوْلَکُمْ مِنَ الْأَعْرابِ مُنافِقُونَ وَ مِنْ أَهْلِ الْمَدینَةِ مَرَدُوا عَلَى النِّفاقِ لا تَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ سَنُعَذِّبُهُمْ مَرَّتَیْنِ ثُمَّ یُرَدُّونَ إِلى عَذابٍ عَظیمٍ (توبه-101)» به خوبی نشانگر آن است که «پاره ای از اصحاب رسول الله منافق بودهاند»، که البتّه تعداد این منافقان کم نیز نبوده است؛ زیرا معقول نیست که سوره بلند منافقون و آیات پراکنده دیگر در قرآن کریم تنها برای « عبدالله بن ابیّ » نازل شود!! بلکه از تعداد زیادی هم برخوردار بودهاند. طبق مباحث ثابت شده در اصول فقه، مدلول مطابقی سوره منافقون و آیات متعدّد دیگر (وجود صحابه منافق در میان اصحاب رسول الله) به عمومات مدح صحابه و اعلام رضایت خداوند از آنان تخصیص میزند. حاصل این تخصیص آن است که «بعضی از اصحاب رسول خدا مدح شده و وعده رضایت و رضوان الهی را دریافت کردهاند.» مؤیّد این مطلب آناستکه در آیه مربوط به بیعت تحت شجره، تعبیر آیه اینچنین است « لَقَدْ رَضِیَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنینَ إِذْ یُبایِعُونَکَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ فَعَلِمَ ما فی قُلُوبِهِمْ فَأَنْزَلَ السَّکینَةَ عَلَیْهِمْ وَ أَثابَهُمْ فَتْحاً قَریباً (فتح/18)» و نمیفرماید «لقد رضی الله عن الذین یبایعونک تحت الشجره». دقّت در این قیدی که در آیه وارد شده است نشان میدهد که اصحاب بیعت تحت شجره شامل منافقان و مؤمنان بوده است، و خداوند به روشنی اعلام رضایت خود را تنها به مؤمنان از اصحاب این بیعت اختصاص داده است. 2. روشن است که از آیات سوره منافقون و سایر آیان اینچنینی علم اجمالی پیدا میشود که «بعضی از اصحاب رسول الله منافق میباشند» پس نمیتوان تمامی آنان را به نحو مطلق، به دنبال صلوات بر رسول الله و اهلبیت ایشان مورد سلام و صلوات قرار داد بلکه باید قیدی برای صحابهای که مشمول سلام و صلوات قرار داده میشوند آورده شود. 3. مطابق مباحث اصول فقه، همین علم اجمالی موجب میشود که تمامی اصحاب در معرض اتّهام نفاق قرار بگیرند مگر آن که دلیلی بر عدم نفاقشان در دست باشد. و مسلّم است که اهل بیت به شهادت قرآن (آیه تطهیر) از چنین اتّهامی برئ هستند، لکن برای تبرئه هر یک از سایر صحابه باید دلیلی اقامه شود. 4. در خصوص نحوه عمل امیرالمؤمنین در دوران خلفاء میتوان به فرازهای نهج البلاغه استناد کرد که حضرت میفرماید: ... فَرَأَیْتُ أَنَّ الصَّبْرَ عَلَى هَاتَا أَحْجَى فَصَبَرْتُ وَ فِی الْعَیْنِ قَذًى وَ فِی الْحَلْقِ شَجًا أَرَى تُرَاثِی نَهْباً... (نهجالبلاغه/48) 5. در مورد سکوت و عدم اعتراض حضرت به غصب حقّ خلافت ایشان میتوان این فراز از نهج البلاغه را شاهد آورد: فَإِنْ أَقُلْ یَقُولُوا حَرَصَ عَلَى الْمُلْکِ وَ إِنْ أَسْکُتْ یَقُولُوا جَزِعَ مِنَ الْمَوْتِ هَیْهَاتَ بَعْدَ اللَّتَیَّا وَ الَّتِی وَ اللَّهِ لَابْنُ أَبِی طَالِبٍ آنَسُ بِالْمَوْتِ مِنَ الطِّفْلِ بِثَدْیِ أُمِّهِ بَلِ انْدَمَجْتُ عَلَى مَکْنُونِ عِلْمٍ لَوْ بُحْتُ بِهِ لَاضْطَرَبْتُمْ اضْطِرَابَ الْأَرْشِیَةِ فِی الطَّوِیِّ الْبَعِیدَةِ... (نهجالبلاغه/52) وفّقکم الله لمرضاته و جعلنا و ایّاکم من المتمسّکین بولایه امیرالمؤمنینعلیه افضل صلوات المصلّین دکتر محمّد هادی مفتّح قم المقدسه رمضان 1430/ شهریور 1389